قواعد استفاده صحیح از حروف اضافه در جمله

زبان انگلیسی یکی از زبان های پراستفاده در جهان است و یکی از مواردی که برای یادگیری صحیح و قوانین در این زبان حائز اهمیت است، استفاده صحیح از حروف اضافه در جمله است. در این مقاله به بررسی قواعد استفاده صحیح حروف اضافه می پردازیم و راهنمایی هایی را برای استفاده درست از آنها ارائه می دهیم.

حروف اضافه کلماتی هستند که برای ارتباط دادن کلمات، اعضای جمله یا عبارات مختلف با یکدیگر استفاده می شوند. این حروف عبارتند از: in، on، at، by، with، for، from، to و غیره.

1. استفاده از حروف اضافه برای اشاره به مکان:

استفاده از حروف اضافه برای اشاره به مکان به طور کلی بسیار مهم است. در این مورد، از حرف “in” برای نشان دادن وجود درون یک مکان استفاده می‌کنیم.
 به عنوان مثال، در جمله:

 “I am sitting in the office”

حرف اضافه “in” بیانگر این است که شخص در دفتر نشسته است. 

در جمله دیگری مانند:

“The children are playing in the park” 

نیز از حرف اضافه “in” استفاده می‌شود تا به مکانی خاص اشاره کند، در این حالت به پارک اشاره داریم.

به طور مشابه، از حرف “on” برای نشان دادن وجود بر روی سطحی استفاده می‌کنیم. 

در جمله:

 “There is a book on the table”

حرف اضافه “on” نشان می‌دهد که کتاب روی میز قرار دارد. 

در جمله:

 “The cat is sleeping on the floor”

حرف اضافه “on” به ما می‌گوید که گربه روی زمین خوابیده است. 

در این جملات، استفاده درست از حروف اضافه به ما کمک می‌کند تا مکان و وضعیت مختلف را به درستی توصیف کنیم.

 

2. استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن زمان:

استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن زمان بسیار مهم است.به طور کلی، از حرف at برای نشان دادن یک زمان خاص استفاده می شود. 

به عنوان مثال، در جمله:

 “I have a meeting at 2 o’clock”

 حرف اضافه “at” برای نشان دادن زمان خاص ساعت ۲ استفاده شده است.

 همچنین، در جمله:

“The party starts at midnight” 

نیز حرف اضافه “at” برای نشان دادن زمان خاص نیمه شب استفاده شده است.

در مقابل، استفاده از حرف in به معنای در زمانی محدود استفاده می شود.

 به عنوان مثال، در جمله:

 “I always have coffee in the morning”

 حرف اضافه “in” برای نشان دادن زمان محدود صبح استفاده شده است. 

و در جمله :

“We usually go on vacation in the summer”

حرف اضافه “in” نشان دهنده زمان محدود تابستان است.

و در آخر به،استفاده از حرف on در مورد روزهای خاص استفاده می شود.

 به عنوان مثال، در جمله:

“I have a doctor’s appointment on Monday”

حرف اضافه “on” نشان دهنده روز خاص هفته، یعنی دوشنبه است.

 در جمله:

“We are going out for dinner on my birthday”

حرف اضافه “on” برای نشان دادن روز خاص تولد استفاده شده است.

با رعایت این قواعد و آشنا شدن با نحوه استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن زمان، شما می توانید به راحتی جملات روان و معنی داری را در زبان انگلیسی بسازید. همچنین، مطالعه کتاب های گرامر و انجام تمرینات مربوط به حروف اضافه می تواند به شما در یادگیری استفاده صحیح از آنها کمک کند.

 

3. استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن وسیله ارتباطی:

استفاده از حروف اضافه برای نشان دادن وسیله ارتباطی یا همراه داشتن یک چیز به کار می رود. 

حرف اضافه “by” برای نشان دادن وسیله ارتباطی استفاده می شود

به عنوان مثال، می توانید بگویید:

“I travelled to Paris by plane.” 

در این جمله، حرف اضافه “by” بیانگر وسیله ای است که برای سفر به پاریس استفاده شده است، به این صورت که با استفاده از هواپیما به پاریس رفته است.

حرف اضافه “with” برای نشان دادن همراه داشتن چیزی استفاده می شود. 

به عنوان مثال، در جمله:

“She painted a picture with a brush.” 

حرف اضافه “with” بیانگر این است که او تصویر را با استفاده از برس نقاشی کرده است. در اینجا، برس نقاشی وسیله ای است که او به همراه داشته است تا تصویر را روی کاغذ بکشد.

با استفاده از این قواعد ساده برای استفاده صحیح از حروف اضافه “by” و “with”، شما قادر خواهید بود مکانیسم ارتباطی و همراه داشتن را در جملات انگلیسی خود به درستی بیان کنید. تمرین های مکرر و خواندن بیشتر جملاتی که این حروف اضافه را در آنها به کار می برند، پیشرفت شما را در استفاده از حروف اضافه بهبود خواهد داد.

استفاده صحیح از حروف اضافه در جمله ضروری است تا جملات به درستی نساخته شوند و معنا درک شود. با رعایت قواعد و آشنا شدن با نحوه استفاده از حروف اضافه، قادر خواهید بود جملات روان و صحیحی در زبان انگلیسی بسازید. همچنین بهتر است همیشه با کتاب های گرامر و منابع آموزشی مربوط به حروف اضافه آشنا شده و تمرین های بیشتری را انجام دهید تا استفاده صحیح از آنها را بهتر بیاموزید.

نقش گرامر در درک و تفسیر متون انگلیسی

زبان انگلیسی یکی از زبان‌های پرکاربرد و مهم جهان است که در بسیاری از حوزه‌های مختلف از جمله تجارت، آموزش و پژوهش، رسانه‌ها و ارتباطات بین‌المللی استفاده می‌شود. مترجمان، دانشجویان، اساتید و عموم افراد نیازمند استفاده صحیح از گرامر در فهم و ترجمه متون انگلیسی هستند. در این مقاله، به بررسی نقش گرامر در درک و تفسیر متون انگلیسی پرداخته خواهد شد.

بدون گرامر، تفسیر مناسب امکان‌پذیر نیست

گرامر زبان انگلیسی قواعد و الگوهایی را شامل می‌شود که نشان‌دهنده ترکیب و ترتیب صحیح کلمات و جملات در یک متن است. بدون مهارت در این قواعد، فهم صحیح، تفسیر دقیق و ارائه درست متون انگلیسی میسر نیست. به عنوان مثال، در عبارت زیر:

“I have cat a.”

عبارت بالا به دلیل اشتباه در ترتیب کلمات، نتیجه‌ای مناسب و معنادار را ارائه نمی‌دهد. درستی این عبارت به این صورت است:

“I have a cat.”

در اینجا، مهارت در استفاده از گرامر صحیح (به ترتیب درست قراردادن کلمات)، باعث می‌شود تا کلمات در جمله به ترتیب صحیح قرار گیرند و معنای دقیق و مناسب به خواننده منتقل شود. در واقع، گرامر تنظیم و سازماندهنده‌ای است که به کلمات و جملات امکان می‌دهد دقیق و قابل فهم باشند.

تجزیه و تحلیل گرامر برای درک عمیق معنا

در تفسیر متن‌های انگلیسی، گاهاً نیاز به تشخیص و تحلیل ساختار گرامری جملات و عبارات موجود است. هنگامی که فهم عمیق معنای یک جمله یا عبارت موردنظر استفاده میشود، اطلاعات دریافتی از گرامر به ما کمک میکند تا از نقش و جایگاه هر کلمه در جمله آگاه شویم. به عنوان مثال، حفظ معنای صحیح افعال گذشته و حال در تحلیل جملات و تعیین معنای دقیق مورد نیاز است.

گرامر، نقش بسیار مهمی در درک و فهم صحیح متون انگلیسی دارد. با توجه به اینکه زبان انگلیسی ساختاری متفاوت نسبت به زبان فارسی دارد، آشنایی با قواعد گرامری زبان انگلیسی ضروری است. با استفاده از گرامر، می توان انواع ساختارهای جملات را درک کرد و متوجه شد که چگونه کلمات به هم مرتبط می‌شوند و چجوری معنای دقیق را منتقل می‌کنند. علاوه بر این، مهارت در گرامر امکان می‌دهد تا قواعد مربوط به زمان‌ها، افعال، حروف اضافه و حالات مختلف گرامری متون را تشخیص داده و متون را به طور کامل و دقیق متوجه شویم. به عنوان مثال، در جمله

 “She walks to school every day,” 

درک قاعده ساده حال ساده و حروف اضافه به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که فاعل جمله در حالت سوم شخص مفرد است و فعل به شکل ساده استفاده شده است.

 تفسیر صحیح متون انگلیسی نیازمند شناخت مناسب قواعد گرامری است. تحلیل دقیق گرامری جملات و عبارات تأثیر بسیاری بر تفسیر متون دارد. با استفاده از گرامر، می‌توان نقش و جایگاه صحیح کلمات در جمله را شناسایی کرد و تفسیر دقیق تری از متن به دست آورد. همچنین، مفهوم و معنی یک جمله ممکن است بستگی به نوع و زمان فعل داشته باشد و درک قواعد مربوط به این بخش‌ها امکان می‌دهد تا تفسیر درست و دقیقی از متن حاصل شود. به عنوان مثال، در جمله

 “Having studied hard, she passed the exam,”

 دانستن قاعده حال کامل مصدری و درک صحیح نقش مضارع استمراری به ما کمک می‌کند تا متوجه شویم که او پس از مطالعه مستمر نتایج مثبتی در آزمون کسب کرده است.

رابطه گرامر و ترجمه

رابطه بین گرامر و ترجمه بسیار مهم و مستقیم است. در واقع، گرامر زبان انگلیسی نقش بسیار مهمی در تصویرسازی و انتقال دقیق مفهوم متون به زبان دیگر دارد. هنگامی که یک متن انگلیسی ترجمه می‌شود، تسلط به گرامر انگلیسی جهت درست و روان بودن ترجمه امری ضروری است. 

اصول گرامری، از جمله قواعد ساختاری و ربطی، می‌توانند در تعیین و روان بودن ترجمه تاثیرگذار باشند. استفاده نادرست یا نادرست از گرامر در ترجمه ممکن است منجر به ایجاد ابهامات و عدم درک دقیق و صحیح مفهوم متن اصلی شود. به علاوه، همانطور که قبلاً ذکر شد، ساختار گرامری زبان‌ها می‌تواند متفاوت باشد و از این رو، تسلط به گرامر زبان انگلیسی در ترجمه به زبان دیگر، به خصوص فارسی، بسیار حیاتی است.

علاوه بر این، درک صحیح گرامر زبان مبدأ (انگلیسی) ترجمه را برای مترجمان به زبان مقصد (مانند فارسی) ساده‌تر می‌کند. با دستیابی به تسلط در گرامر زبان مبدأ، مترجمان قادر به تعامل مؤثرتر با متن اصلی، تشخیص ساختارهای گرامری و معنایی، و ترجمه به دقت و صحیح‌تر می‌شوند. 

 در کل، رابطه گرامر و ترجمه باید بیش از پیش تاکید شود. ترجمه به کمک گرامر صحیح و استفاده مناسب از ساختارهای گرامری می‌تواند به ترجمه دقیق، روان و قابل درک متون انگلیسی به زبان مقصد کمک کند.

جملات امری، بیان درخواست یا پیشنهاد

جملات امری، حالت ساده فعل است که بدون ذکر فاعل در ابتدای جمله به کار برده می شوند. جملات امری معمولا همراه با عبارت please ذکر می شوند.

مثال:

Open the door, please.

لطفا در را باز کنید.

Turn on the TV.

تلویزیون را روشن کنید.

Let’s به معنی بیایید و How about به معنی چطور برای بیان پیشنهاد در جملات زبان انگلیسی به کار می رود.

توجه کنید که Let’s ماقبل حالت ساده فعل در جملات قرار می گیرد.

مثال:

Let’s go to the cinema.

– بیایید به سینما برویم.

How about نیز ماقبل حالت –ing دار فعل و یا ماقبل اسم برای بیان پیشنهاد به کار می رود.

مثال:

How about a cup of tea?

– یک فنجان چای چطور است؟

How about going to the cinema?

– چطور است که به سینما برویم؟

توجه: از عبارت would like برای بیان تمایل، پیشنهاد یا درخواست انجام کار به صورت زیر استفاده می شود:

Would you like a glass of water?

– آیا یک لیوان آب میل دارید؟

 would like a cup of tea.

– یک فنجان چای میل دارم.

I would like to go to Italy.

– مایلم که به ایتالیا بروم.

همانطور که می بینید، عبارتی که پس از would like قرار می گیرد، به صورت اسم و یا مصدر با to ذکر می شود.

توجه: ‘d صورت مخفف would like می باشد:

I’d like to go to Italy.

توجه: از ترکیب like به همراه حالت –ing دار فعل برای بیان اموری که در حال حاضر برای گوینده دلپذیر است، استفاده می شود.

– I like swimming.

– They don’t like swimming.

– Does he like swimming?

توجه: عبارت would like به همراه مصدر با to برای برای اموری که در آینده نزدیک قصد انجام آن باشد، نیز به کار می رود.

– I would like to play tennis.

– They wouldn’t like to play tennis.

– Would you like to play tennis?

اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش

در زبان انگلیسی، اسامی (نام‌ها) به دو دسته قابل شمارش و غیرقابل شمارش تقسیم می‌شوند. اسم‌های قابل شمارش آن دسته از اسامی هستند که می‌توان آن‌ها را به شمارنده‌ی جمع گرفت، مثل: books (کتاب‌ها)، dogs (سگ‌ها)، tables (میزها). برخی از اسم‌های قابل شمارش می‌توانند به تکی نیز استفاده شوند، مثل: a book (یک کتاب)، a dog (یک سگ)، a table (یک میز).

 

اما اسم‌های غیرقابل شمارش آن دسته از اسامی هستند که قابل شمارش نیستند و به صورت جمع استفاده نمی‌شوند، بلکه به صورت کلی یا جزئی تلقی می‌شوند، مثل: water (آب)، sugar (شکر)، information (اطلاعات). نمی‌توان آن‌ها را با شمارنده‌ی جمع بیان کرد، بلکه از کلمه‌هایی مانند some (بعضی) یا any (هر‌گونه) برای توصیف آن‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

two glasses of water

دو لیوان آب

two kilos of rice

دو کیلو برنج

three pieces of bread

سه تکه نان

برخی از اسامی غیر قابل شمارش عبارتند از:

abstract ideas: (مفاهیم انتزاعی)

health, advice, help, luck, fun

sports and activities: (ورزش ها)

tennis, swimming, golf, basketball

illnesses: (بیماریها)

cancer, AIDS, diabetes, dengue

natural events: (رخدادهای طبیعی)

rain, snow, wind, light, darkness

academic subjects: (موضوعات درسی)

English, Chemistry, Art, Mathematics

foods:

rice, milk, sugar, fat

توجه: فعل اسامی غیر قابل شمارش، به صورت مفرد در جملات به کار می رود.

مثال:

– Fat isn’t good for you.

چربی برای شما خوب نیست.

– Mathematics is my favorite subject.

ریاضیات موضوع مورد علاقه من است.

توجه: ماقبل اسامی غیر قابل شمارش از a, an استفاده نمی شود. ولی می توان از the هنگامی که به اشیای خاصی اشاره می شود، استفاده نمود

 مانند: the water

توجه: some به معنی چندتایی و مقداری ماقبل اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش در جملات مثبت به کار می رود. 

مثال:

– I’ve got some oranges.

من مقداری پرتقال دارم.

– I’ve got some water.

من مقداری آب دارم.

توجه: از آنجاییکه some تنها در جملات مثبت به کار می رود، در جملات منفی و سوالی از any بجای آن استفاده می شود. 

– I haven’t got any apples.

من هیچ سیبی ندارم.

– Have you got any bread?

آیا هیچ نانی داری؟ ( نان داری؟)

توجه: many, a few, few فقط برای اسامی شمارشی و کلمات much, a little, little فقط برای اسامی غیر قابل شمارشی به کار می روند.

کاربرد much, many, a lot of:

much به معنی مقدار زیاد ماقبل اسامی غیر قابل شمارش و در جملات منفی و سوالی به کار می رود.

مثال:

– How much water is there?

– There isn’t much water.

many به معنی تعداد زیاد ماقبل اسامی قابل شمارش جمع و در جملات منفی و سوالی به کار می رود.

– How many oranges are there?

– There aren’t many orange .

a lot of به معنی تعداد و مقدار زیاد بجای much و many ماقبل اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می رود. 

– There are a lot of oranges.

– There is a lot of water.

کاربرد must, should, have to, need to در بیان الزام

واژه‌های must، should، have to و need to همگی برای بیان الزام در جمله‌ها استفاده می‌شوند اما در موردی‌ها تفاوت‌هایی دارند. 

 

1. Must

 – must به معنی (ضرورت و اجبار) تقریبا مترادف با have to در جملات به کار می رود.    

– معمولاً برای بیان الزامات اخلاقی یا قوانینی که قطعاً باید رعایت شود، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 You must be on time for the meeting.

شما باید به موقع برای جلسه حاضر شوید.

You must have a license to drive a car.

شما می بایست برای راندن ماشین، گواهینامه داشته باشید.

You mustn’t smoke in the classroom.

استعمال دخانیات در کلاس قدغن است.

2. have to, has to

   _ have to و has to (برای سوم شخص مفرد)‌ به معنی (مجبور بودن) و تقریبا مترادف must است.

   _ برای بیان الزام‌های خارجی یا قواعد و مقرراتی که بر اساس آنها عمل کردن الزامی استفاده می‌شود.

   _ به معنای این است که آن فرد مجبور است عمل کند یا اینکه به وسیله اشخاص دیگر اجبار شده است.

I have to do it.

مجبورم که این کار را انجام دهم.

She has to wash her hands.

مجبور است که دستهایش را بشوید.

* از don’t have to برای بیان مواردی استفاده می شود که انجام آن ضروری نباشد. (به معنی (نباید) نیست.) 

We don’t have to pass a test to ride a bicycle.

لازم نیست برای راندن دوچرخه، آزمون بدهیم.

3. Need to

  _ برای بیان یک الزام شخصی یا نیاز به انجام یک کار استفاده می‌شود.

  _ need to تقریبا مترادف با have to جهت بیان الزام در جملات به کار می رود. همچنین needn’t مترادف don’t have to برای بیان مواردی استفاده می شود که انجام آن ضروری نباشد.

You need to take the pills three times a day.

شما باید این قرص ها را سه بار در روز مصرف کنید.

You’ll need to show your passport at the hotel.

شما باید پاسپورت خود را در هتل نشان دهید.

توجه: be supposed to به معنی (ضرورت و اجبار) در جملات به کار می رود.

We weren’t supposed to send personal emails.

قرار نبود ایمیل شخصی بفرستیم.

4. Should

  _ should گذشته shall و به مفهوم (بهتر است که … ) جهت بیان و درخواست نصایح، راهنمایی و پیشنهاد و الزام اخلاقی در جملات به کار می رود.

I am tired. I should go to bed.

خسته هستم. بهتر است که به تخت بروم و بخوابم.

My mother is ill. She should not go to work.

مادرم بیمار است. بهتر است که به سرکار نرود.

توجه: ought to تقریبا مترادف با should به مفهوم (بهتر است که …) جهت بیان و درخواست نصایح، راهنمایی و پیشنهاد و الزام اخلاقی در جملات به کار می رود.

You ought to keep a first aid kit in your car.

شما باید یک کیت کمک های اولیه در ماشین خود داشته باشید.

You really ought to quit smoking.

شما واقعاً باید سیگار را ترک کنید.

کاربرد as … as در بیان تشابه صفتها

برای بیان تشابه یا برابری صفت بین دو اسم از عبارت as … as به صورت زیر استفاده می شود. مثال:

This LCD is as good as that one.

این نمایشگر به خوبی آن یکی است.

He is as old as I (am).

او به بزرگی من است (هم سن من است).

توجه:

برای بیان تشابه یا برابری صفت بین دو اسم از عبارت as … as به صورت زیر استفاده می شود. مثال:

The new LCD is just as good as the old one.

نمایشگر جدید دقیقا به خوبی مدل قدیمی اش می باشد.

توجه:

 برای بیان تشابه دو چیزی که دقیقا مشابه هم نبوده و فقط تا حدودی شبیه باشند، می توان از almost قبل از as … as استفاده نمود.

مثال:

The new LCD is almost as good as the old one. But it’s a little slower.

نمایشگر جدید تاحدودی به خوبی مدل قدیمی اش می باشد. ولی مقداری کند است.

توجه:

برای بیان عدم تشابه دو اسم از not as … as استفاده می شود. اگر اختلاف دو چیز محدود باشد، از قید quite و اگر اختلاف زیاد باشد، از قید nearly برای تاثیر بیشتر استفاده می گردد.

My new air conditioner is not as noisy as the old one.

سیستم تهویه مطبوع من به پر سر و صدایی مدل قدیمی اش نیست.

The new LCD doesn’t cost quite as much as the old one.

نمایشگر جدید اندکی اختلاف قیمت با نمونه قدیمی اش دارد.

The new LCD doesn’t cost nearly as much as the old one.

نمایشگر جدید اختلاف قیمت زیادی نسبت به نمونه قدیمی اش دارد.

توجه:

گاهی جملات as … as در حالت مخفف به صورت زیر نوشته می شوند.

مثال:

The new LCD doesn’t cost nearly as much as the old one.

نمایشگر جدید تقریباً به اندازه نمایشگر قدیمی قیمت ندارد.

Have you seen my new car? My new car isn’t nearly as nice.

اهمیت گرامر

گرامر نقش بسیار مهمی در موفقیت زبان آموزانی که زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم فرا می گیرند دارد .
همانطور که حتما مطلع هستید، آزمون آیلتس یکی از بزرگ ترین آزمون های بین المللی برای سنجش دانش زبان انگلیسی افراد می باشد که بسیاری از دانشگاه های معتبر برای پذیرش دانشجویان خود ، نمره این آزمون را مد نظر قرار داده و از این طریق میان افراد مختلف گزینش به عمل می اورند . به همین دلیل این آزمون دارای اهمیت زیادی بوده و مواردی که درصد توفیق ما را برای کسب نمره ی بهتر ، بالاتر می برند نیز حایز اهمیت می باشند .
درست است که گرامر جزو 4 مهارت اصلی آیلتس محسوب نمیشود ، اما بدون شک برای موفق شدن در هر 4 مهارت اصلی آیلتس ، باید گرامر شما در یک سطح مطلوب باشد و اگر در گرامر ضعیف باشید قطعا نمی توانید نمره خوب و مناسبی را بدست آورید .

در بخش ریدینگ و رایتینگ آزمون آیلتس ، اهمیت گرامر آیلتس به اندازه‌ی اهمیت موارد دیگر است . اگرچه در آزمون آیلتس بخش جداگانه‌ای با عنوان «گرامر» وجود ندارد اما بعید به نظر می‌رسد که بدون تسلط کافی بر گرامر آیلتس زبان انگلیسی، نمره‌های ۶ ، ۷ آیلتس و یا ۸ را کسب کنید . لازم است که قبل از دادن پاسخنامه‌ آزمون آیلتس خود ، جواب ‌های خود را از نظر دستوری چک کنید ‌.

اهمیت گرامر در اسپیکینگ آیلتس

25 درصد از نمره اسپیکینگ هم مانند رایتینگ به Grammatical range and accuracy ارتباط دارد . داشتن گرامر درست در آزمون اسپیکینگ به عمق کلام شما کمک کرده و در نتیجه تاثیر مهمی در انتقال درست پیام شما خواهد داشت.
در اسپیکینگ باید مهارت استفاده از ساختارهای گوناگون جملات را داشته باشیم تا بتوانیم ایده ها و نظرات خود را بطور پیوسته برای ممتحن بیان کنیم . همزمان لازم است تا هنگام اسپیکینگ زیرکانه بتوانیم ساختارها را در جای مناسب بکار ببریم . بکارگیری ساختارهای جملات باید صحیح باشد تا بتوانیم نمره دلخواه را از این بخش کسب کنیم .

اهمیت گرامر در رایتینگ آیلتس

یکی از چهار معیار نمره گیری در بخش رایتینگ Grammatical range and accuracy (وسعت و دقت گرامر) می باشد . برای همین مهارت شما در گرامر به تنهایی 25 درصد از نمره رایتینگ شما را تشکیل میدهد و سهم قابل توجهی در افزایش نمره رایتینگ شما در آزمون آکادمیک و جنرال دارد . برخورداری از یک گرامر قوی میتواند به نوشتن شما کمک بزرگی کند .

در آیلتس جنرال و آکادمیک با دو تسک در آزمون رایتینگ روبرو هستید . در اولین تسک ۱۵۰ کلمه و در دومین تسک باید ۲۵۰ کلمه بنویسید . هر دو تسک بر اساس چهار معیار سنجیده می شوند . انسجام و پیوستگی متن ، دامنه واژگان بکار رفته در آنها ، گرامر جملات و دقیق بودن متن . داشتن دایره لغات وسیع بسیار خوب است اما مهم این است که با دانش گرامری خود بتوانید جملاتی جذاب و پر معنا خلق کنید .

اهمیت گرامر در ریدینگ و لیسینینگ آیلتس

دانش گرامری زبان شاید در ظاهر نقش چندانی در بخش های ریدینگ و لیسنینگ نداشته باشد اما برای انتخاب پاسخ صحیح سوالات به ویژه آنهایی که انتخاب گزینه مناسب منوط به آشنایی کافی با ساختارهای گرامری جملات است ، بسیار کاربرد دارد . همانطور که اشاره شد ، مهارت گرامر به طور مستقیم در گرفتن نمره بالا در این 2 مهارت تاثیری ندارد ، اما قطعا برای گرفتن یک نمره مطلوب نیازمند داشتن مهارت کافی در ساختارهای گرامری دارید تا بتوانید پاسخ صحیح سوالات را تشخیص بدهید . بهتر است بدانید که اگر ساختار جملات بخش ریدینگ را نتوانید به خوبی تشخیص بدهید ، این احتمال وجود دارد که در پیدا کردن گزینه صحیح دچار اشتباه شوید و همینطور در بخش لیسنینگ باید بدانید گوینده چه کلمه ای را مطرح میکند و در سوالها کلمه مد نظر چه نقشی دارد .

برای آزمون آیلتس چقدر باید روی گرامر کار کنیم ؟

سوال این است که آیا گرامر شما به اندازه کافی قوی هست یا نه؟ شما برای پاسخ به یک معیار استاندارد اندازه گیری احتیاج دارید که آن معیار میتواند شرکت در آزمون ماک آیلتس در یک موسسه معتبر باشد . قبلاً در مورد اهمیت آزمون ماک صحبت کردیم. اگر در هر دو مهارت Speaking و Writing آیلتس نمره مطلوب را کسب کردید ، اینگونه به نظر میرسد که از لحاظ گرامر در سطح مطلوبی هستید اگر که نتوانستید ، پس برای ارتقای سطح گرامرتان می توانید در کلاس های گرامر و یا دوره های خصوصی شرکت کنید و در آخر هم مطالعه شخصی خود در این زمینه را ارتقا دهید .